متنوع

6 مورد از برترین انیمیشن ها در سال های مختلف

1. شیر شاه (1994)

در قلب رنسانس دهه 90 دیزنی، شیر شاه این استودیو را در اوج قدرت خود یافت – و برداشت حیوانی انسانی آن از هملت چیز شگفت انگیزی است. اساساً یک قطعه همدم آفریقایی بامبی است که در اثر آفتاب بوسیده شده است، داستانی است که با قتل و مزاحمت آمیخته شده است – وقتی توله شیر سیمبا (متیو برودریک) در گستره پراید راک بزرگ می‌شود، یک مرگ والدینی را تجربه می‌کند که زندگی ویرانگر است. و در نهایت جای پدرش را به عنوان حاکم قلمرو حیوانات می گیرد. تیمون و پومبا (ناتان لین و ارنی سابلا) وقتی سیمبا از خانه فرار می‌کند، به عنوان دستیاران استاندارد طلا ظاهر می‌شوند، آهنگ‌های نوشته التون جان از زنجیره خارج می‌شوند (“دایره زندگی”! “هاکونا ماتاتا”! “من فقط می‌توانم” منتظر باش تا پادشاه شوی!)، و کسی جز جیمز ارل جونز صدای پررونق خود را به پدرسالار موفاسا وام نمی دهد. همه این سال‌ها بعد، حتی واضح‌تر است – شیر شاه دیوانه‌ای نیست. بررسی Empire را بخوانید. شیر شاه از بهترین فیلم های علمی تخیلی محسوب می شود. اطلاعات بیشتر

2. Kubo And The Two Strings (2016)

در این مرحله، از قبل مشخص بود که استودیوی پویانمایی لایکا مستقر در پورتلند می‌تواند فیلم‌های فوق‌العاده‌ای تولید کند – اما به‌طور گسترده‌ای کوبو به عنوان اوج فیلم‌سازی آن‌ها تاکنون شناخته می‌شود. برگرفته از داستان‌های سامورایی، کوبوی جوان را دنبال می‌کند (هنر پارکینسون و خانواده چالش‌برانگیزش. مادرش در حال مرگ است، پدربزرگش یکی از چشم‌هایش را در دوران نوزادی دزدید، و پدرش گم شده است، گمان می‌رود که مرده باشد. مورد حمله قرار گرفته است. عمه‌هایش (که توسط پدربزرگش فرستاده شده‌اند تا چشم دیگرش را بدزدند)، کوبو باید به جستجوی زره پدرش برود، چیزی که امیدوار است بتواند پدربزرگش را متوقف کند. رالف فاینز، شارلیز ترون، متیو مک‌کانهی و جورج تاکی، به‌علاوه یک موسیقی کاملاً قابل شنیدن از داریو ماریانلی، و جایگاه خود را به‌عنوان یکی از خلاق‌ترین و شیک‌ترین نمونه‌های استاپ موشن به دست آورده است. نقد Empire را بخوانید.

https://jalebamooz.com/tv/tips-to-buy-tv-shelf/

3. غول آهنین (1999)

در این انیمیشن که اقتباسی از داستان جنگ سرد تد هیوز است، یک ربات بیگانه غول پیکر (وین دیزل)در نزدیکی شهر کوچک راکول، مین، در سال ۱۹۵۷ سقوط می کند.
هوگارث که در این منطقه زندگی می کند، این ربات را کشف می کند و خیلی زود با او دوست می شود.
هنگامی که یک مامور دولت پارانویید، کنت منسلی، تصمیم می گیرد تا ربات را نابود کند، هوگارث و دین مک کوپین (هاری کانیک جونیور)باید هر کاری که می توانند برای نجات ماشین خراب شده انجام دهند.

4. آکیرا (1988)

اینکه بگوییم آکیرا به طرز دیوانه کننده ای تأثیرگذار است، دست کم گرفتن بزرگی است. نه تنها در دنیای انیمه، بلکه فراتر از آن – همه چیز از ماتریکس گرفته تا چیزهای عجیب را می توان به شاهکار یکپارچه کاتسوهیرو اوتومو ردیابی کرد. داستان در (آنچه قبلا بود) آینده 2019 است، باندی از بچه های دوچرخه سوار در شهر گسترده نئو توکیو را دنبال می کند. هنگامی که تتسو (نوزومو ساساکی) در یک تصادف مجروح می شود و به یک مرکز دولتی فوق سری منتقل می شود، آزمایش ها به او قدرت تله حرکتی می دهد که به زودی از کنترل خارج می شود و شهر را تهدید می کند – درست همانطور که آکیرا مرموز 30 سال قبل انجام داد. این به دوستش کاندا (میتسو ایواتا) بستگی دارد که سعی کند از تبدیل شدن تتسو به یک هیولا جلوگیری کند. آکیرا از لحاظ بصری حیرت‌انگیز، از لحاظ موضوعی لایه‌بندی شده و با کنش‌های جنبشی خیره‌کننده، فریبنده است – حتی زمانی که حلقه نهایی آن به ترکیبی انتزاعی فزاینده از تفکرات متافیزیکی و وحشت بدن تبدیل می‌شود. مرور Empire را بخوانید.

5. Spirited Away (2001)

یکی از زیبا ترین و شگفت انگیز ترین ساخته های میازاکی که ارزش چندبار دیدن را دارد. این انمیه زیبا و پر مفهموم یکی از بهترین ساخته های انسان. شهر اشباح یکی از ساخته های میازاکی است علاوه بر این که لایه های مفهمومی زیادی دارد بسیار ساده و جذاب است به طوری که اگر کودکی آن را تماشا کند می تواند همراه با چیهیرو، دختر بچه ای معصوم، به سفر وماجراجویی در شهری عجیب پا بگذارد و از دیدن آن احساس لذت کند. داستان درباره یک خانواده است که به دلیل ورشکستگی پدر خانواده از توکیو به شهری کوچک نقل مکان کرده اند اما راه خانه ی خود را اشتباه می روند و به شهری می رسند که انسانها در آن جایی ندارند…

بهترین فیلم های علمی تخیلی اینجا توضیح داده شده اند.

6. Inside Out (2015)

تعداد کمی از فیلم‌ها می‌توانند ادعا کنند که هوش عاطفی محض Inside Out را دارند – فیلمی درباره احساسات هوشمندانه که هم یک ماجراجویی طولانی است و هم کاوش ظریفی از احساسات، رویاها، حافظه و تخیل. اگر قهرمان داستان از نظر تکنیکی رایلی (کیتلین دیاس) باشد، واقعاً صداهایی در ذهن اوست – شادی (امی پولر)، غم (فیلیس اسمیت)، ترس (بیل هدر)، انزجار (میندی کالینگ) و خشم (لوئیس بلک) – که در مرکز قرار گیرد با تمام تحولات ناشی از نقل مکان به سانفرانسیسکو با خانواده اش، دنیای درونی رایلی به آشوب کشیده می شود – در حالی که شادی و غم در راهروهای ذهن او، از طریق تفکر انتزاعی، کارخانه رویاها و سالن های پر از آن، در حال عبور از یک اودیسه وجودی است. خاطرات گرانبها این به زیبایی مفهوم‌سازی شده و به طرز شگفت‌انگیزی تحقق می‌یابد، به تصورات ادراکی در مورد نیاز به غم و اندوه، و روشی که خاطرات شاد با گذشت زمان با مالیخولیا آغشته می‌شوند، به اوج می‌رسد. و ما را در مورد بینگ بونگ شروع نکنید… بررسی Empire را بخوانید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا