چگونه عاشق مطالعه شویم؟
این نوع نزدیکی فیزیکی، که خواندن را برای خود آسان می کند، راهی عالی برای بازگشت به عادت است. سالها پیش، همکارم را داشتم که نسخههای جلد شومیز ارزانی از کتابهای طولانی را که باید بخواند میخرید، و سپس آنها را به صورت فیزیکی از ستون فقرات پاره میکرد و تکههایی از کتاب را با خود حمل میکرد. اولین باری که دیدم او این کار را می کند وحشت کردم، اما در نهایت متوجه شدم که این روش او برای اطمینان از اینکه سنگینی یا عرض یک کتاب مانعی برای خواندن آن نخواهد بود، بود.
مانند اسکوتو، من یک کتاب کاغذی را به یک کتاب الکترونیکی ترجیح می دهم (و تحقیقات نشان می دهد آنچه را که روی کاغذ می خوانیم بهتر از کتاب های الکترونیکی به خاطر می آوریم). با این حال، گاهی اوقات نسخه الکترونیکی را میخرم تا بتوانم روی باز کردن برنامه در رفتوآمدهای طولانی ضربه بزنم و آن را در هر دستگاهی که در دست دارم بخوانم. ایده آل نیست، اما کار را انجام می دهد. نگذارید کامل دشمن خوبی ها باشد.
مانع آشکار دیگر زمان است و اینجاست که کتاب های صوتی می توانند موهبت الهی باشند. “این خواندن است!” اسکوتو می گوید. کتابهای صوتی برای مشغول کردن ذهن در هنگام رفت و آمد، شستن ظروف، چمنزنی یا بلند کردن در باشگاه ورزشی عالی هستند. او میگوید: «در قالبهای دیگری که برای شما راحتتر هستند، تحقیق کنید تا احساس نکنید که مجبور هستم اینجا بنشینم و بخوانم. و اگر کتابهای هیجانانگیز یا شاداب را برای فعالیتهای خاص ذخیره کنید – برای مثال، مایلها را روی تردمیل ثبت کنید – آنگاه خود را آموزش میدهید که هوس هر دو فعالیت را داشته باشید.
گاهی اوقات بهترین راه برای اطمینان از اینکه مطالعه می کنید این است که به ویژگی های شخصیتی خود توجه کنید و از آنها استفاده کنید. در تابستان 2020 – آن تابستان را به خاطر می آورید – احساس می کردم که هم سلامت عقل را درک می کنم و هم ناامید از دور شدن از صفحه نمایش ها هستم. به سختی میتوانستم بیحرکت بنشینم، چه برسد به اینکه چند صفحه را بدون برداشتن تلفنم ناخودآگاه بخوانم. با این حال، من نیاز به خواندن داشتم، زیرا در حال نوشتن یک کتاب بودم، و این لازم بود که دهها کتاب را برای تحقیق در میان بگذارم.
بنابراین از عشقم به کارها و تکالیف سوء استفاده کردم. برای خودم برنامه های درسی درست کردم و تعیین کردم که در کدام هفته کدام کتاب ها را بخوانم. من تعداد فصلها یا صفحات هر کتاب را میشمارم، آنها را تا حد امکان به طور مساوی به خواندن روزانه تقسیم میکنم و آنها را در فهرست وظایفم برنامهریزی میکنم. سپس خواندن روز را با بانوج یا بعداً سفری به باغ آبجوی محلی میخواندم.
این فقط راهی بود که برای من کار کرد. دیگران ممکن است تصمیم بگیرند در حالی که قهوه صبح می خورند مطالعه کنند. یا، همانطور که اسکوتو اشاره میکند، تبدیل مطالعه به یک رویداد عمومی میتواند مفید باشد، چه از طریق گروههای خواندن مجازی یا حضوری (مانند Vox’s Book Club)، یا فقط انتخاب کتابی برای خواندن با یک دوست.
هر کاری که برای برقراری مجدد عادت مطالعه باید انجام دهید، یک مزیت خالص است، و این باید به آنچه میخوانید نیز تعمیم یابد. این ممکن است مستلزم جدا شدن از این تصور باشد که کتاب ها باید مهم یا آموزشی باشند تا مشروع باشند. اسکوتو میگوید: «فقط به خودتان اجازه دهید هر آنچه را که به خواندن علاقه دارید بخوانید.
اگر هیچ زنگی به صدا در نیامد، صف نتفلیکس شما ممکن است یک سرنخ باشد. «اگر کسی وارد کتابخانه میشد و من میگفتم، نمیدانم، من واقعاً دوست ندارم بخوانم، مثل یک کار طاقت فرسا است، از آنها میپرسیدم «خب، دوست داری چه چیزی تماشا کنی؟» لوباش می گوید. “من فکر می کنم استفاده از رسانه های دیگر دریچه بسیار خوبی برای یافتن چیزی است که دوست دارید بخوانید.”
یک الگوریتم یا یک جستجوی گوگل ممکن است در اینجا به شما کمک کند، اما هر دو Lobash و Escoto قاطعانه به من یادآوری می کنند که احتمالاً کتابداران بهترین منبع شما هستند. اسکوتو میگوید: «بسیاری از چیزهایی که در کتابداری دخیل است، توصیه کتابها است، و بخشی از روشی که ما بهعنوان حرفهای این کار را انجام میدهیم این است که علاقهمندی فرد به آن را بررسی کنیم. لوباش این را تکرار میکند و میگوید که کتابداران «همه سؤالات درست را برای پرسیدن میدانند». او می گوید که بسیاری از بزرگسالان با فرزندان خود به کتابخانه می آیند، اما به ندرت پیش می آید که خودشان بیایند – و آنها منبعی هستند که فقط منتظر بهره برداری هستند. کتابفروشان در کتابفروشی محلی شما نیز می توانند همین کار را انجام دهند.
اسکوتو میگوید، اگر واقعاً گیر کردهاید، اما مشتاقید که به شادی دوران جوانی خود بازگردید، شاید فقط به موارد دلخواه قدیمی خود نگاه کنید. خواندن مجدد کتاب هایی که شما را در وهله اول عاشق خواندن کرده اند، شرمنده نیست. اگر علم درست است، پس بازآفرینی این توجه پایدار واقعاً همان چیزی است که شما به دنبال آن هستید، حداقل به اندازه خود داستان ها. بازیابی تمرین خواندن کمی شبیه پیاده روی یا نواختن ساز یا برداشتن نقاشی است: برای وارد شدن به شیار کمی کار نیاز است، اما وقتی این کار را انجام دادید، نتایج زیبا و فوقالعاده رضایتبخش هستند.